یه داستان از عبارت جبری ، معادله یا.... یه چیزی تو همین مایه ها برام بنویسید توروخدا 🥲🥲 تاج میدماااا🫠🫠

این بستگی به تخیل تو داره اما به نظر من می‌تونه دو تا سرزمین باشه که یکی از سرزمین‌ها متعلق به مثبت‌ها که در سمت راست سیاره قرار داره و سرزمین سمت چپ متعلق به منفی‌هاست اینجا به خاطر یک موضوع دعوا به وجود می‌آید و جنگ میشه در جنگ وقتی منفی‌ای به منفی برخورد می‌کند مثبت به وجود می‌آید و وقتی مثبت به مثبت برخورد می‌کند تغییری نمی‌کند و همان مثبت می ماند اما از همه عجیب‌تر وقتی مثبتی به منفی برخورد می‌کند منفی به وجود می‌آیند 😦 مثبت‌ها و منفی‌ها از این دردسرها خسته شده بودند این میشه که میرن پیش صفر دانا و از اون جویا می‌شنند😂 اینجا صفر قانون جبری ریاضی را به آنها توضیح می‌دهد و وقتی که منفی‌ها و مثبت‌ها می‌بینند جنگ فایده ندارد آتش بس اعلام می‌کنند🫡 تاج یادت نرهااااا❤